آقای حسن عباسی در تحلیل ساختار اشراف اطلاعاتی یهود، این پدیده را فراتر از جاسوسیهای کلاسیک دانسته و آن را مبتنی بر دو اصل کلیدی «تقرب» و «تعاقب» معرفی میکنند. ایشان با تشریح نفوذ خاموش در لایههای اجتماعی، از شگرد ازدواجهای سیاسی و عادیسازی روابط برای تصاحب ارکان قدرت و ثروت در جهان پرده برمیدارند.
آقای حسن عباسی بیان کردند که اشراف اطلاعاتی دشمن (که نمونه آن در انتخاب اهداف در جنگ ۱۲ روزه مشهود بود)، بر دو پایه اصلی استوار است:
اصل تقرب (Approximation): ایشان توضیح میدهند که لازمه اشراف اطلاعاتی، توانایی نزدیک شدن به پدیده یا فرد مورد نظر است.
اصل تعاقب (Pursuit): به گفته ایشان، اگر سوژه در حال فرار یا دور شدن باشد، سیستم اطلاعاتی باید قدرت تعقیب آن را داشته باشد.
ایشان معتقدند که این دو اصل، نه تنها روح حاکم بر سیستمهای جاسوسی است، بلکه جوهره عملکرد اجتماعی یهود در ۳۰۰ سال اخیر و دوران مدرن را تشکیل میدهد.
آقای عباسی با اشاره به مبانی اعتقادی یهود، اظهار داشتند که آنها بر این باورند که خداوند مشیت خود را بر رشد یهود در خانه دشمنان قرار داده است. ایشان به موارد زیر اشاره میکنند:
حضرت موسی (ع): که توسط آب به کاخ فرعون برده شد تا در دامان دشمن (آسیه و فرعون) رشد کند.
حضرت یوسف (ع): که مدیریت خانه و حکومت دشمن را به دست گرفت.
به عقیده ایشان، یهودیان این وقایع را حجتی میدانند مبنی بر اینکه مسیر درست، نفوذ و بزرگ شدن در دل سیستمهای مخالف است.
آقای حسن عباسی شگردهای اجرایی اصل «تقرب» را شامل موارد زیر میدانند:
همرنگ شدن با محیط: ایشان میگویند یهودیان با تغییر نام و ظاهر، خود را کاملاً شبیه جامعه میزبان (مسیحی یا مسلمان) میکنند.
شبکه مخفی سایانیم: ایشان به طیفی به نام «سایانیم» اشاره کردند؛ یهودیان مخفی که با بالاترین سطح پنهانکاری (تقیه) عمل میکنند. آقای عباسی تأکید دارند که بر خلاف سایر مکاتب که در جامعه میزبان حل میشوند، این افراد ضمن حفظ هویت یهودی، طوری رفتار میکنند که هیچکس به ماهیت اصلی آنها پی نمیبرد.
نظام انگلی: ایشان این مدل رفتاری را به «نظام انگلی» تشبیه کردند؛ جایی که فرد مانند کنه یا زالو به یک مجموعه میچسبد، آن را تعقیب کرده و از آن تغذیه میکند.
یکی از مهمترین نکات مطرح شده توسط آقای عباسی، استفاده ابزاری از ازدواج برای نفوذ در کانونهای قدرت است. ایشان توضیح دادند که در این راهبرد، دختران یهود به عقد مردان قدرتمند درمیآیند یا پسرانشان با دخترانِ افراد تأثیرگذار ازدواج میکنند.
اهداف این پیوندها از نظر ایشان عبارتند از:
تسلط بر صاحبان ثروت و تکنولوژی (مانند ایلان ماسک).
نفوذ در میان قهرمانان ورزشی و سلبریتیها.
مصادیق تاریخی و معاصر مطرح شده توسط ایشان:
نفوذ «استر» در دربار پادشاهی ایران.
ازدواج دختر «الهام علیاف» در جمهوری آذربایجان با یک یهودی.
ازدواج «ایوانکا ترامپ» با جرد کوشنر یهودی.
ارتباط دختر «نظربایف» با یهودیان.
و ازدواج اخیر نوه محمدرضا پهلوی با یک پسر یهودی.
در جمعبندی نهایی، آقای حسن عباسی بیان کردند که یهود با خودبرتربینی نژادی، هر قدرتی که سر برآورد را سرکوب یا مصادره میکند. ایشان معتقدند استراتژی چندهزار ساله آنها به این صورت است:
نزدیک شدن (تقرب): چسبیدن به کانونهای قدرت و ادیان (مانند نفوذ در مسیحیت و سپس تلاش برای انحراف اسلام).
فاسدسازی: تهی کردن محتوای اصلی مکتب یا جامعه میزبان.
مصادره: تصاحب تکنولوژی، فکر و دستاوردهای آن ملت به نفع خود.
ایشان نتیجه گرفتند که روش اصلی اطلاعاتی آنها جاسوسی کلاسیک نیست، بلکه «حل شدن در جامعه» بدون از دست دادن هویت، برای بلعیدن منابع و قدرت است.