تحلیل ریشههای
تاریخی استعمار اقتصادی، فساد ساختاری و پیامدهای آن بر نابودی تولید ملی محور اصلی توضیحات آقای یاسر جبرائیلی است. ایشان با مقایسهای تاریخی نشان میدهند چگونه خامفروشی، عدم اراده سیاسی و حضور شبکههای داخلی فساد میتواند یک کشور ثروتمند را به چرخه فقر و وابستگی بکشاند
آقای یاسر جبرائیلی برای تبیین روشهای استعمار اقتصادی، به تجربه هند و سلطه انگلستان اشاره میکنند. ایشان توضیح میدهند:
انگلستان پس از اشغال هند، تعرفه صادرات کالاهای خود را صفر کرد.
با حکمی از پادشاه وقت گورکانی، تعرفه واردات کالاهای انگلیسی نیز صفر شد.
نتیجه آن بود که منطقه صنعتی بنگال تنها طی ۴۰ سال به ویرانهای سرشار از فقر تبدیل شد.
با این سیاستها، تولید داخلی هند نابود شد و کشور به مصرفکننده کامل کالاهای انگلیسی تبدیل شد.
انگلیس مواد خام را از هند میبرد، محصول تولید میکرد و به جهان صادر میکرد و به این شکل صنعتی شد.
ایشان تأکید میکنند که همان الگوی تاریخی امروز نیز در ایران تکرار میشود؛ نه با اشغال نظامی، بلکه با تفکر غلط اقتصادی.
استعمارگران برای موفقیت در خامفروشی، در داخل کشور شریکانی پیدا میکنند.
در گذشته نیز استعمارگر برای غارت منابع مستعمره، از همدستان داخلی استفاده میکرد.
امروز ساختار مشابهی وجود دارد و شبکههایی در داخل، مسیر خامفروشی و تضعیف تولید را هموار میکنند.
آقای جبرائیلی برای اثبات وجود ثروت و فساد پنهان در کشور، مثالهایی روشن مطرح میکنند:
یکی از اعضای هیئتمدیره پالایش نفت اصفهان آنچنان ثروت انباشته کرده که برای پسرش گربه لاکشری میخرد و درگیر بازیهای تجملاتی شده است.
مدیرعامل یک شرکت فولادی در ایام شهادت سید حسن نصرالله، بیلبوردهایی در تهران نصب کرده بود که نشان میداد به جای رسیدگی به صنعت فولاد، به سمت برگزاری کنسرت و فعالیتهای نمایشی رفته است.
به گفته ایشان، پول در کشور وجود دارد، منابع طبیعی و نقدینگی هم کم نیست؛
اما فقدان اراده سیاسی و نفوذ شبکههای فساد داخلی باعث شده این ثروت عظیم به تولید و توسعه تبدیل نشود.