حجتالاسلام والمسلمین پناهیان به نقد سبک دینداری رایج میپردازد و بر اهمیت زندگی جمعی، کار تیمی و مسئولیتپذیری اجتماعی تأکید میکند.
او با بهرهگیری از تشبیه فوتبال و نمونههای تاریخی و دینی، مفاهیم دینی را در قالبی اجتماعی و کاربردی توضیح میدهد.
در این سخن، بهترین مثال برای توصیف سبک دینداری کنونی، مسابقه فوتبال دانسته میشود.
فوتبال ماهیتی تیمی دارد و موفقیت در آن وابسته به هماهنگی و همکاری بازیکنان است، نه صرفاً مهارت فردی.
از بین رفتن وحدت رویه: اگر یازده بازیکن هر کدام با توپ جداگانه بازی کنند، فوتبال از معنا میافتد. این وضعیت به جامعه دینی امروز شباهت دارد که در آن وحدت هدف و همکاری جمعی کمرنگ شده است.
هدف دین: دین، برنامهای فردی نیست بلکه برنامهای برای جمع و امت است. بیشتر آیات قرآن به کار گروهی و مسئولیت اجتماعی اشاره دارند، هرچند مهارت فردی نیز در خدمت اهداف جمعی معنا پیدا میکند.
در بخش دیگری از سخن، به این نکته اشاره میشود که در میان افراد متدین و انقلابی، وظیفه جمعی و روح کار گروهی کمرنگ شده است. چند نمونه در این زمینه مطرح میشود:
فرزندآوری: کاهش نرخ فرزندآوری در میان مذهبیها نشانهای از بیتوجهی به نگاه جمعی است. پیامبر اسلام فرمودهاند: فرزند بیاورید تا امت من پرشمار باشد. امروز، انگیزه برای رشد جمعیت امت اسلامی در بسیاری از افراد از بین رفته است.
دشمن و زندگی فردی: دشمنان ما خواهان زندگی فردیاند، در حالی که خودشان تیمی و سازمانیافته زندگی میکنند. قوم یهود و قدرتهای جهانی نمونههایی از زندگی هدفمند و گروهی هستند که هدفشان تسلط بر دیگران است.
نیروی مقاومت و زیارت: هرگاه مقاومت اسلامی به صورت جمعی و منسجم عمل کرده، پیروز شده است. فلسفه زیارت نیز بر همکاری و یاری دیگران تأکید دارد؛ فرد تنها نمیتواند یاور مؤثری باشد.
لزوم همکاری: حرکت تاریخ اسلام تنها با یاری و همدلی مؤمنان ادامه مییابد. مشکل اصلی، ناآشنایی ما با مفاهیمی مانند زندگی جمعی، وظیفه جمعی و تکلیف جمعی در دین است.
در ادامه، مقام معظم رهبری به عنوان الگویی از مسئولیتپذیری جمعی و همدردی با مردم معرفی میشوند، حتی زمانی که هیچ مسئولیت رسمی نداشتند.
دلسوزی برای مردم: پیش از انقلاب، بسیاری از خوراکیهای گرانقیمت را تنها به دلیل همدلی با مردم مصرف نمیکردند.
ماجرای نخوردن موز: پس از خروج از زندان، وقتی موز به ایشان تعارف شد، از خوردن آن خودداری کردند زیرا همه مردم توان خرید آن را نداشتند.
این رفتار نشاندهنده نگاه جمعمحور و مردمدوستانه ایشان از آغاز زندگی است.
همه مسئولند: پیامبر اسلام فرمودهاند: «کلکم راعٍ و کلکم مسئول عن رعیته»؛ یعنی هر فردی در قبال دیگران مسئول است. این تفکر، ریشه در درک درست از زندگی جمعی دارد.
در بخش پایانی سخن، با استناد به دیدگاههای شهید صدر، ارتباط میان نماز و زندگی جمعی توضیح داده میشود:
نقص نظارت بیرونی: هیچ جامعهای نمیتواند صرفاً با نظارت ظاهری، انسانها را کنترل کند.
خودکنترلی و تربیت درونی: نماز، مهمترین عامل در ایجاد خودکنترلی اخلاقی است و انسان را به رفتار درست بدون اجبار بیرونی ترغیب میکند.
قدرت درونی: فرد نمازخوان قوی میشود و نه به دیگران زور میگوید و نه اجازه میدهد کسی به او زور بگوید. این ویژگی، پایهای برای استقلال اخلاقی و انسجام اجتماعی است.
در پایان، ایشان از مخاطبان میخواهد بیندیشند:
چند درصد از جامعه ما رفاه را به مبارزه با استکبار ترجیح میدهند؟
او مردم یمن را به عنوان الگویی از ایستادگی جمعی در برابر ظلم معرفی میکند.