حجةالاسلام و المسلمین شجاعی تأکید کردند که مبارزه حداکثری با طاغوت یک فریضه دائمی و ضروری است؛ فریضهای که باید با الگوبرداری از سیرهٔ حضرت زهرا (س) و با استمرار، آمادگی برای ظهور و بهکارگیری حداکثر توان دنبال شود. ایشان بیان کردند که بدون سختیرساندن به طاغوت، دینداری واقعی تحقق پیدا نمیکند.
حجةالاسلام و المسلمین شجاعی بیان کردند که حضرت زهرا (س) یک الگوی کامل مبارزه عملیاتی علیه طاغوت است؛ الگویی ضد استکبار، ضد نفاق و ضد سلطهپذیری.
ایشان توضیح دادند که حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) حتی لحظهای آرامش نداشتند، زیرا میدانستند طاغوت در حال غصب جایگاه متخصص معصوم است؛ کسانی که تخصص، عصمت و هدایت الهی را کنار زدند.
به گفته ایشان، گریههای شبانهروزی حضرت زهرا (س) هم شرعی و هم عاطفی بود و نشان میداد که ایشان تا آخرین توان، مبارزه با طاغوت را ادامه دادند.
ایشان تأکید کردند که زن و مرد باید در کفر به طاغوت و مقابله با سلطهطلبان در میدان باشند و به مردم بفهمانند که این طاغوتها «تخصص» هدایت ندارند.
حجةالاسلام و المسلمین شجاعی گفتند:
اگر سختیای از طرف شما به طاغوت نرسد، دین وجود ندارد.
مبارزه با طاغوت باید دائمی و بیوقفه باشد.
ایشان یادآوری کردند که امیرالمؤمنین (ع) بر مزار حضرت زهرا (س) آرزوی مرگ کردند؛ زیرا بیم آن داشتند که پس از فاطمه (س) فتنهها شدت گیرد. پس برای حضور مؤثر در عصر ظهور باید از گذشته عبرت گرفت و «مهدیور» شد؛ مانند کسانی که در زمان علی (ع) اسطورههای علیآوری بودند.
حجةالاسلام و المسلمین شجاعی تأکید کردند که عمل دائمیِ حتی کم، از عمل زیادِ بیاستمرار بهتر است. پیروزی در مبارزه، محصول لایَنعقع بودن در مسیر حق است.
به گفته ایشان، مبارزان حقیقی کسانیاند که سختی یا رفاه برایشان تفاوتی ندارد؛ استمرار، شخصیتشان را میسازد. ممکن است گمنام باشند، اما نبودشان خلأ ایجاد میکند.
ایشان با استناد به کلام امام رضا (ع) توضیح دادند که آمادگی برای ظهور، به قتلهای پیدرپی و ناپایان تشبیه شده است؛ یعنی مبارزه باید رستاخیزی و حداکثری باشد.
دشمن مبارزه را به نقطهٔ جوش میرساند.
مبارزهٔ حداقلی موجب نابودی میشود.
نابودی ظلم کار کسانی است که حداکثر توان خود را در میدان نهادهاند.
حجةالاسلام و المسلمین شجاعی بیان کردند که مبارزه با طاغوت یک وظیفهٔ مشترک زن و مرد است. این مسیر باید با سیرهٔ حضرت زهرا (س) آغاز شود، بهصورت مستمر و حداکثری ادامه یابد و در نهایت، زمینهساز ظهور باشد.