آقای جبرائیلی در این بحث به تأثیرات متضاد افزایش نرخ ارز بر گروههای مختلف جامعه پرداختند و نشان دادند که چگونه افزایش قیمت دلار میتواند برای اکثریت مردم زیانبار و برای اقلیتی خاص، سودآور باشد.
آقای جبرائیلی توضیح دادند که بخش بزرگی از جامعه، بهویژه حقوقبگیران، با افزایش نرخ دلار متضرر میشوند. به گفته ایشان، بسیاری از افراد مانند کارمندان و مجریان تلویزیونی که حقوق خود را به ریال دریافت میکنند، با کاهش قدرت خرید مواجه میشوند. دلیل این مسئله آن است که هزینه زندگی آنها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با قیمت ارز گره خورده و با افزایش نرخ دلار، فشار اقتصادی بیشتری را تحمل میکنند.
در ادامه، آقای جبرائیلی برای توضیح وضعیت گروهی که از افزایش نرخ ارز سود میبرند، یک سناریوی فرضی مطرح کردند. او به فردی با ۱۰۰ میلیون دلار درآمد صادراتی اشاره کرد و گفت که این گروه از صاحبان دلار، بسته به اینکه واردکننده، صادرکننده یا فردی باشند که قصد خروج سرمایه دارد، با بالا رفتن قیمت ارز سود بسیار بیشتری کسب میکنند.
برای روشنتر شدن موضوع، ایشان یک مثال عددی مطرح کردند:
اگر نرخ دلار ۲۰ هزار تومان باشد، فردی با ۱۰۰ میلیون دلار ۲ همت (۲۰۰۰ میلیارد تومان) دریافت میکند.
اگر نرخ دلار ۹۰ هزار تومان باشد، همان فرد ۹ همت (۹۰۰۰ میلیارد تومان) به دست میآورد.
تفاوت این دو حالت ۷ همت (۷۰۰۰ میلیارد تومان) سود اضافه است.
این مثال نشان میدهد که چرا گروهی از صاحبان سرمایه ارزی علاقهمندند نرخ دلار افزایش پیدا کند.
آقای جبرائیلی تأکید کردند که چنین افرادی، به دلیل منافع کلانی که از افزایش نرخ ارز به دست میآورند، ممکن است از سیاستمدارانی حمایت کنند که خواستههای اقتصادی آنها را تأمین کنند. به گفته ایشان، خواسته اصلی این گروه ساده و صریح است:
افزایش نرخ دلار برای کسب سود بیشتر.
تحلیل آقای جبرائیلی نشان میدهد که افزایش نرخ ارز، در حالی که فشار اقتصادی بر اکثریت مردم و حقوقبگیران وارد میکند، برای گروه کوچکی از صاحبان سرمایه دلاری سود هنگفت ایجاد میکند. این تعارض منافع میتواند حتی بهفضای سیاست نیز سرایت کند و خواستههای اقتصادی این گروه را به مطالبهای سیاسی تبدیل کند.